لاین و وایبر به جای کانون گرم خانواده های ایرانی

مقدمه

جهان کنونی به خصوص در دو دهه اخیر شاهد تحولات فراوانی بوده است که به واسطه پیشرفت تکنولوژی پدید آمده است. به مدد همین پیشرفت تکنولوژی رسانه ها عضو جدیدی از خانواده ها شدند.

کارشناسان ارتباطات جهان کنونی را جهان رسانه ای می نامند و معتقدند با آمدن رسانه ها حوادث بزرگی در جهان رخ داده است. علم ارتباطات پدید آمدن انسان رسانه ای را یکی از این حوادث می داند. انسانی که به واسطه رسانه ها زندگی می کند و بی رسانه هیچ است؛ به تعبیری دیگر رسانه برای انسان کنونی جزء لاینفک زندگی اوست.

انسان امروزی به اعتقاد آنان بدون رسانه احساس خلع و تنهایی می کند. انسان امروز دیگر آن انسان سنتی نیست، رسانه ها جای سنت را گرفته اند و خود برای آنان سنت ها، الگوها و ارزش های جدید به وجود آورده اند.

با این حال اما ما نیز از این تحول عمیق بی بهره نبوده ایم با وجود این که موج این حادثه عظیم کمی دیرتر از سایرین به ما رسیده است.

اگرچه اولین رسانه صوتی که در سال ۱۲۸۴ در دوران قاجار به ایران آمد گرامافون بود اما به راحتی این ابزار جدید جای خود را در خانواده های ایرانی باز کرد چرا که به واسطه شنیداری بودن این رسانه برقراری ارتباط با آن حتی برای افرادی که سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند بسیار آسان بود.

پس از آن اما آمدن رسانه هایی چون رادیو و تلویزیون و به خصوص تلفن های همراه جامعه ایران را بیش از پیش متحول کرد. نقش رسانه های برجسته در ایران مانند رادیو و تلویزیون و بعد از آن رسانه های مکتوب در جهت دهی افکار عمومی و بروز تحولات عمیق چون شکل گیری انقلاب اسلامی بسیار قابل تأمل است اما با آمدن اینترنت و رسانه هایی که به واسطه آن در ایران به وجود آمدند در زندگی اجتماعی ایرانیان نقش بسزایی دارد.

اگرچه ورود اینترنت و گوشی های هوشمند موبایل، هر یک به صورت مجزا جامعه ایران را متحول کرد اما پیوستن این دو به یک دیگر تغییرات عمیق تری را به جامعه ایران وارد کرده است. با این وجود هر دگرگونی می تواند با پیامدها و اثرات مثبت و هم منفی همراه باشد اما شاید نمود این اثرات منفی در برابر دید انسانی بیشتر از اثرات مثبت آن باشد.

 

نقش تلفن همراه در زندگی ما

این روزها تلفن های هوشمند موبایل برای انسان ها نقش یک رسانه همراه را بازی می کند که دیوار زمان و مکان را درهم شکسته است. هر کجا که باشد و در هر زمانی می تواند به راحتی از طریق یک خط ارتباطی سیار مانند سیم کارت تلفن همراه و یک گوشی هوشمند به یک رسانه متصل شود و حتی خودش یک رسانه باشد.

در چنین شرایطی ایرانیان بهترین نمونه درهم شکنندگان این دیوار زمان و مکانند. گویی این روزها تلفن همراه هوشمند برای ایرانیان به یک یار جدایی ناپذیر تبدیل شده است که در هر مکانی چه اتوبوس، چه در تاکسی، چه در دفتر کار و چه در خانه و در هر زمانی، چه شب و چه روز از دستانشان نمی افتد.

از سوی دیگر اما این روزها هم که شبکه های اجتماعی موبایلی مثل وایبر و لاین به جمع ایرانیان پیوسته است بازار داغ سرهای خم شده روی گوشی های هوشمند دوچندان شده است و در هر کجا حتی در مهمانی های ایرانی این وایبر و لاین است که بیشتر از میهمانان کلمات و جملات را رد و بدل می کند. حتی در برخی از موارد اعضای خانواده در یک خانه برای برقراری ارتباط با سایر اعضا از طریق گروه های خانوادگی با هم گفتگو می کنند.

علاوه بر این در هر خانواده ایرانی غیر از گوشی های موبایلی که راه گفتگوهای مجازی را هموار کرده است این تلویزیون است که بیشترین سکوت در خانه را می شکند. اکثر مواقع این تلویزیون است که اعضای خانواده را در کنار هم جمع می کند و اگر پیش بینی سریال های تلویزیون نبود موضوع بحث و گفتگو نیز از خانواده ها رخت برمی کند.

این ادعا اما با مقایسه آماری که از میانگین ساعات گذراندن ایرانیان در شبکه های اجتماعی با میانگین ساعات صحبت اعضای خانواده ایرانی در رسانه ها منتشر می شود تأیید می شود.

چندی پیش مجله مهر با انتشار گزارشی از یک پژوهش اعلام کرد که، میانگین صحبت اعضای خانواده‌های ایرانی با یکدیگر درطی ۸ سال گذشته نصف شده است و در مدت شبانه روز به ۱۵ دقیقه رسیده‌است.

این در حالی است که خبرگزاری فارس در سال ۸۴ میانگین صحبت اعضای خانواده با یکدیگر را نیم‌ساعت در روز اعلام کرده بود. همچنین در تیرماه و بهمن ماه ۹۲ میانگین ارتباط کلامی زوج‌های جوان ۱۷ دقیقه در شبانه‌روز اعلام شد.

اما این روند آنچنان رو به گسترش است تا به آنجا که جامعه شناسان جامعه را به ادامه این روند افزایشی هشدار داده اند. تقی آزاد ارمکی در نشست بررسی جایگاه خانواده در برنامه ششم توسعه که صبح دیروز در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد در این رابطه گفته است: در حال حاضر دچار کم حرفی مفرط در درون خانواده‌ها هستیم. حرف نزدن و گفت‌وگو نکردن بین نسلی، بین فردی و بین جنسیتی در میان خانواده‌ها به چشم می‌خورد. حتی آنجا که خانواده‌ها با هم صحبت می‌کنند به دعوا و خشونت می‌انجامد.

این جامعه شناس اعتقاد دارد که خانواده ایرانی پر آسیب ترین نهاد در ایران است. او خانواده ایرانی را به عنوان یک خانواده تمام شده نمی‌شناسند، از سوی دیگر آن را تعین یافته و سازمان یافته هم نمی‌دانند. خانواده ایرانی در مسیر تغییرات اجتماعی پیشتاز است و تحولات در جامعه ایرانی بیشتر از دل خانواده رخ می‌دهد و خانواده یک کنشگر فعال در تحولات اجتماعی ایران است.

این استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران اما خانواده را یک نهاد تابعی در باب تحولات اجتماعی در ایران نمی داند بلکه خانواده ایرانی را پیشگام و حادثه آفرین می نامد و اظهار می کند: خانواده به تنهایی تغییرات اجتماعی را سامان نمی‌دهد و نهاد دین و سیاست اساسی ترین نهادهایی هستند که در سامان تغییرات اجتماعی در ایران تعیین کننده‌ هستند.

با این تفاسیر اما باید گفت که خانواده ایرانی در جامعه امروز شکل سنتی خود را از دست داده است و نظام خانواده رو به منزوی تر شدن می رود و تعامل میان اعضا رو به کمرنگ تر شدن پیش می رود به نوعی که گویا خانواده امروز ایرانی رسانه ها را بیشتر از اعضای خانواده می پسندد.

حال سوال اینجاست که چرا خانواده ایرانی اینقدر دچار تحول شده است و اعضای خانواده کانون گرم گروه های لاین و وایبر را به کانون گرم خانواده ترجیح می دهند؟

 

ما، خانواده، وایبر، واتساپ و …

برخی از ما فراتر از “استفاده” از این برنامه ها ، بی آن که خودمان متوجه باشیم ، “معتاد” آنها شده ایم به طوری که اگر پیامی در واتساپ و وایبر و فایل پیامک هایمان نباشد، انگار گم کرده ای داریم! این وضعیت را در اصطلاح “textiety” می نامند که از جمله مسائلی است که در سال های اخیر ، روان شناسان معاصر در گیر آن هستند.

اثرات اپلیکیشن های موبایلی

به گزارش جنگ نرم و عملیات روانی؛  فناوری های روز ، امروز به داخل خانه ها نیز راه پیدا کرده است و مهم ترین و شایع ترین بروز بیرونی آن ، گوشی های هوشمندی است که بسیاری از ما داریم.گوشی های هوشمند به ما امکان برقراری ارتباط با اینترنت و استفاده از اپلیکشین ها و نرم افزارهای ارتباطی را می دهند و از این رو ، بسیار بیش از تلفن -به معنای متداول آن- کاربرد دارند.

در این میان، شبکه های ارتباطی مانند واتساپ، تلگرام، کوکو، وایبر و … امکاناتی منحصر بفرد و رایگان را در اختیار کاربرانشان قرار می دهند.استفاده از این امکانات، از مزایای زندگی در عصر جدید به شمار می رود و بسیاری از ما در گوشی های خود ، این برنامه ها را داریم و از آنها استفاده می کنیم.

اصل بهره مندی از این امکانات، غیر قابل انکار است و اقدامات سلبی در قبال آنها ، تنها باعث می شود مردم از یک برنامه ارتباطی به برنامه و اپلیکیشن دیگری بروند ،همان گونه که بعد از مسدودسازی وی چت، ایرانی ها وایبر و واتساپ و … را جایگزین آن کردند.با این حال ، برخی از ما فراتر از “استفاده” از این برنامه ها ، بی آن که خودمان متوجه باشیم ، “معتاد” آنها شده ایم به طوری که اگر پیامی در واتساپ و وایبر و فایل پیامک هایمان نباشد، انگار گم کرده ای داریم! این وضعیت را در اصطلاح “textiety” می نامند که از جمله مسائلی است که در سال های اخیر ، روان شناسان معاصر در گیر آن هستند.

بسیاری از همسران نیز گلایه می کنند که زن یا شوهر آنها، هنگامی هم که در خانه هستند، به جای هم صحبتی با آنان ، مدام سرشان در گوشی هایشان است. البته صحبت از خیانت و اتهاماتی از این دست نیست، بلکه گلایه آنها این است که همسران شان، گروه دوستان مجازی و جوک ها و عکس ها و فیلم ها و حتی متون آموزنده موبایلی را بر روابط خانوادگی ترجیح می دهند.

در نرم افزارهای ارتباطی وایبر، تانگو، لاین، واتس اپ، کوکو و … گروه های متعددی تشکیل شده اند که کارویژه آنها اباحی گری، روابط نامشروع جنسی مجازی، هتاکی های جنسی و چت های مستهجن است؛ موضوع نگران کننده این است که تعداد این گروه ها رو به افزایش دارد. این گروه ها، نهاد خانواده و اخلاق را هدف قرار داده اند.

پنج سال پیش بود که نرم افزار ارتباطی «وایبر» با قابلیت ارسال پیام و برقراری تماس رایگان از سوی شرکت وایبر و توسط مالکان این شرکت یعنی «تلمن مارکو، ایگور مگزینیک، سانی مارولی و اوفر اسمچا» که صهیونیستی هستند، وارد فضای تکنولوژیک جهانی شد.

 

وایبر چگونه زاده شد

تالمون مارکو (Talmon Marco) که چهار سال پیش یعنی در سال ۲۰۱۰ در آسیای شرقی به سر می برد، برای تماس با دوستش نیاز داشت تا به او زنگ بزند و از او بخواهد که به اینترنت وصل شود. او از گرانی خدمات تلفنی آزرده بود و البته نرم افزار اسکایپ هم دردسرساز بود و کار را با آن سخت می نمود. بنابراین او به فکر نرم افزاری ساده بود که بتواند همان کاربری را داشته باشد و البته رایگان هم باشد. او این شرکت را در قبرس ثبت کرد و در چهار سال گذشته پیشرفت چشم گیری داشته است. اکنون وایبر نه تنها برای تلفن همراه، بلکه برای رایانه های شخصی، تبلت ها، سیستم های عامل لینوکس، ویندوز و مک نسخه های گوناگون دارد و به همه آنها خدمات می دهد.

 

منابع درآمد و مالکان وایبر

(Rakuten)  یکی از بزرگترین کمپانی های خدمات اینترنت در دنیا تایید کرد که کمپانی وایبر که روی VOIP سرویس های چت و گفت و گوی تلفنی و پیامک و … می دهد را به قیمت ۹۰۰ میلیون دلار خریده است. این شرکت بزرگ که یکی از غول‌های مخابراتی ژاپن محسوب می‌شود با این خرید نسخه‌های تخصصی سازی شده ، این نرم‌افزار را برای شرق آسیا تولید می‌کند که می‌تواند تعداد کاربران شبکه وایبر را دو برابر کند . لازم به ذکر که مطمئناً وایبر منابع درآمده دیگری هم داراست که اطلاعاتی از آن منتشر نشده !؟ .  مدیر این کمپانی که میکاتانی نام دارد در باره این معامله گفت: «تولید یک نرم افزار جدید چت  در نوع خود عملاً غیر ممکن محسوب می‌شد  و به همین دلیل ما یک نسخه محبوب را خریداری کردیم.»

این کمپانی ژاپنی قبلا کوبو، ووآکی تی وی و وی کی را خریده بود و با این خرید بزرگ وسعت خود در فضای مجازی و محیط تماس تلفنی روی اینترنت را بیش از پیش گسترش می دهد.

حالا کمپانی ژاپنی راکوتن فهمیده که ورود به کسب و کار جدید در دنیای دیجیتال باید از ورودیه هایی مانند وایبر بگذرد و حاضر شده ۹۰۰ میلیون دلار بابت آن بپردازد .

با سوئیچ کردن مردم از تماس تلفنی سنتی به تماس از طریق اینترنت یا همان VOIP کمپانی ژاپنی به موقع وارد عمل شده و سرمایه گذاری خوبی را در این زمینه با خرید کمپانی هایی مانند وایبر انجام داده است .

موسس وایبر چه کسی بود؟

موسس این شرکت فردی آمریکایی-اسرائیلی به نام “تالمون مارکو” Talmon Maroc بود که در سال ۲۰۱۴ به ارزش ۹۰۰ میلیون دلار به شرکت ژاپنی راکتون فروخت. البته دیدگاه‌های مختلفی درباره این فرد در کشور وجود دارد که در جای خود قابل بررسی است.

 

 

 

شبکه های اجتماعی

تلمن مارکو که مدیرعامل این شرکت است و چهار سال در ارتش اسرائیل خدمت کرده، فارغ التحصیل دانشگاه تل آویو است. مدل درآمدزایی این شرکت، نامعلوم است و هرچند تلمن مارکو مدعیست که این شرکت با فروش شکلک و استیکر، کسب درآمد می کند اما فروش شکلک ها با توجه به قیمت های پایینی که دارند، در برابر ۶۰ میلیارد تومانی که تا سال ۲۰۱۳ برای وایبر هزینه کرده اند بسیار ناچیز است!

به هر رو، وایبر آمد و پس از جذب میلیون ها نفر کاربر در دنیا، شرکت های دیگر را تحریک کرد تا نرم افزارهای مشابه ای با نام های ویچت، واتس اپ، تانگو، لاین، بی تاک، تلگرام، کوکو و … نیز تولید و فعال شوند.

این نرم افزارها یکی پس از دیگری آمدند و به اندازه ای مورد استقبال قرار گرفتند که این روزها، به بخش جدانشدنی و مهمی از زندگی میلیون ها انسان در جهان و ایران تبدیل شده اند. این روزها، استفاده از این نرم افزارهای ارتباطی در ایران، به اندازه ای پررنگ شده که بی مبالغه، بسیاری از کاربران ایرانی به معنای واقعی به آنها «معتاد» شده اند!

اعتیاد وایبری، واتس اپی، تانگویی، لاینی، کوکویی و تلگرامی در میان چندین میلیون کاربر ایرانی، به یک معضل تبدیل شده است. این معضل، زمانی بغرنج تر می شود که عده ای، وجدان، اخلاق و معنویت را در استفاده از این نرم افزارها کنار می گذارند و با رویکردی هنجارستیز و ارزش گریز از آنها استفاده و یا بهتر است بگوییم سوء استفاده می کنند.

از آنجا که عموم این نرم افزارها قابلیت تشکیل گروه و تجمعات مجازی را دارند، در حال حاضر، گروه های گوناگونی در وایبر، واتس اپ، لاین، تلگرام و … با عناوین هنری، فرهنگی، سرگرمی، ادبی، سیاسی، خبری، ورزشی و … تشکیل شده اند.

هر چند در برخی از این گروه ها به واسطه گزینش افراد سعی می شود که رفتارها به صحت نزدیک باشد اما در بیشتر این گروه ها، حواشی ها مانند پرخاشگری، اهانت، نزاع های مجازی، سوء استفاده های جنسی و مواردی از این دست پررنگ است.

در بسیاری از این گروه ها، پسران و مردانی هستند که در ظاهر و در چت های گروهی، حفظ ظاهر می کنند و خود را موجه و متشخص نشان می دهند اما پس از شناسایی دختران و زنان، در چت های خصوصی با آنان تلاش می کنند روابطی خارج از چهارچوب های شرعی و اخلاقی شکل دهند.

نکته جالب اینجاست که در این گروه ها که در ظاهر تلاش می کنند رفتارشان صحیح باشد، حریم محرم و نامحرم در بسیاری از موارد می شکند! برای نمونه، مرد نامحرم، برای زن و یا دختر نامحرم حاضر در گروه، شکلک(استیکر) بوسه، چشمک، گل و … ارسال می کند و یا برعکس!

بسیاری از مردان متاهل و زنان متاهل حاضر در این گروه ها، ساعات زیادی از وقت خود را که باید صرف خانواده کنند، در این گروه ها سپری می کنند و این حضور تا نیمه های شب هم و حتی تا سپیده دم ادامه دارد!

در کنار این گروه ها، گروه های دیگری هم فعالیت دارند که به طور صریح، فعالیت مستهجن و مبتذل دارند. عریانی گپ و گفت ها و متن های ارسالی در این گروه ها به اندازه ای وقیحانه و زشت است که منجر به حالت تهوع و سرگیجه می شود!

* گروه‌های شیطانی در نرم‌افزارهای ارتباطی «حیا» را ذبح می‌کنند

گروههای مستهجن وایبری اسامی و عناوین زننده ای برای گروه خود بر می گزینند؛ «زیر…ی ها»، «… آنلاین»، ، «دلدادگان …» و … برخی از این عناوین هستند. گاهی هم عناوین در ظاهر متعارفی برای خود انتخاب می کنند: «رابطه آزاد»، «خودمونی ها»،«مثبت ۱۸»، «باجنبه ها» و …

در این گروه ها، مردان متاهل، زنان متاهل و دختران و پسران مجرد حضور دارند. از قوانین این گروه ها این است که هر نوشته ای باید، بار جنسی داشته باشد! نکته جالب اینکه در بسیاری از این گروه ها، پس از ورود عضو یا اعضای جدید، به آنان گفته می شود که اگر جنبه و ظرفیت ندارند گروه را ترک کنند!

جوک ها، احوالپرسی ها، بحث ها، مزاح ها و هر چیز دیگری باید در این گروه ها جنسی باشد. هر گونه رفتار و یا گفتار حیامدارانه در این گروه ها ممنوع است!

 

اکران نمایش زنای مجازی!

در برخی از این گروه های شیطانی وقاحت تا جاییست که افراد باید به صورت مجازی و در حضور جمع، رابطه جنسی نامشروع برقرار کنند! در کنار این رفتار شیطانی، انواع عکس ها و کلیپ های صددرصد مستهجن در این گروه ها بارگذاری و منتشر می شود! همچنین، در برخی از این گروه ها فیلم های مستهجن خرید و فروش می شوند.

 

دنیای مجازی به دنیای حقیقی ختم می‌شود

اما نکته قابل تامل این است که فعالیت این گروه ها فقط به روابط مجازی ختم نمی شود بلکه پس از مدتی، قرار و مدارها برای ملاقات های بیرون از وایبر، واتس اپ، لاین و تلگرام گذاشته می شود تا این پروژه های شیطانی در عالم واقعیت هم رخ دهد.

 

چت‌های مستهجن برای اخاذی

در مواردی، عده ای از این منحرفان اخلاقی پس از جلب اعتماد و شناسایی افراد، با انجام چت های مستهجن، از آنها در اصطلاح «آتو» گرفته و اقدام به اخاذی می کنند. در یکی از این موارد، پس از جمع آوری سند، از یک زن متاهل که اقدام به همراهی و فعالیت در این گروه مستهجن کرده بود، شیادان ۵۰ میلیون تومان طلب و تهدید کرده بودند که در صورت عدم پرداخت این مبلغ، اسناد در اختیار همسر وی قرار می گیرد.

این شیادان از طریق شماره تلفن( که در اکثر این نرم افزارها قابل رؤیت و در دسترس همه اعضاست) و نیز از طریق آدرس(لوکیشن) درج شده در این نرم افزارها، مشخصات دقیق و آدرس طعمه خود را به دست می آورند.

 

آیا این گروه‌ها سازماندهی‌شده است؟

تشکیل و سپس افزایش تعداد گروه های مستهجن در فضای وایبر، واتس اپ، لاین، تلگرام و … پدیده خطرناکی است که در کنار زدودن حیا، لذت گرایی محض و ترویج اباحی گری جنسی را نیز در بر دارد. اما آیا این گروه ها سازماندهی شده هستند؟

دکتر مسعود عباس زاده کارشناس مسائل فرهنگی در این باره معتقد است که نمی توان چنین پنداشت که همه این گروه های مستهجن سازماندهی شده باشند اما بی تردید در میان آنها، ممکن است گروه هایی برای رسیدن به اهدافی خاص، سازماندهی شده باشند.

وی می گوید: سازماندهی شده بودن یا نبودن این گروه های منحرف، شاید چندان در اولویت بررسی این پدیده قرار نگیرد اما آنچه در واکاوی شکل گیری و فعالیت این گروه ها اولویت دارد، تلاش خواسته یا ناخواسته این گروه ها در ترویج بی بندوباری اخلاقی و جنسی در فضای مجازی و به تبع آن در فضای بیرونی جامعه است.

این کارشناس مسائل فرهنگی، افزایش تنوع طلبی، افزایش خیانت های متأهلین، از بین رفتن غیرت، رشد تفکرات ضددینی، افزایش طلاق و سست شدن ستون های خیمه خانواده را از پیامدهای حضور در چنین گروه های منحرفی می داند و تاکید می کند: اگر ذره ای وجدان انسانی و غیرت در وجود یک فرد باشد هیچگاه وارد چنین گروه هایی نمی شود. از سو دیگر، حضور در این گروه ها که مصادیق شیطان گرایی هستند، با آموزه های دینی و اخلاقی ما صد در صد در تضاد است. چنین گروه هایی که بیماران جنسی به شمار می آیند حتی در کشورهای غربی هم مطرود و منفور هستند.

عباس زاده با تاکید بر اینکه مقابله با فعالیت چنین تجمعاتی وظیفه هر انسان سالم و آگاهی است، خاطرنشان می کند: اکنون که دولت محترم تصمیم به فیلترینگ هوشمند محتوای نرم افزارهای ارتباطی همچون وایبر، لاین، تانگو، تلگرام و واتس اپ گرفته، لازم است که حتما تدبیری برای برچیدن بساط این گروه های مخرب و بیمار اندیشیده شود تا علاوه بر پیشگیری از شیوع این پدیده، فعالیت کنندگان در چنین تجمعاتی نیز شناسایی و به دست قانون سپرده شوند.

 

رسانه ها و رقیبی به نام شبکه های اجتماعی

ظهور اینترنت هر چند فعالیت های رسانه های تصویری و مکتوب را آسان و سریع تر کرد اما به ایجاد شبکه های اجتماعی نیز منجر شد که کم کم نقش رسانه های سنتی و پیشین را کمرنگ می کند.

رسانه های جمعی مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات و خبرگزاری ها که محصولات و تولیدات آنها زمانی تنها خوراک مخاطبان بود اما اکنون رقیب سرسختی مثل شبکه های اجتماعی پیدا کردند که در سریع ترین زمان اطلاعات مورد نیاز مخاطبان را ارایه می کنند.

اطلاعات این شبکه ها دربرخی از موارد به خاطر کنترل کمتر حتی موثق تر و جزیی تر از رسانه های سنتی به مخاطبان ارایه می شود.

کارکرد شبکه ها و رسانه های اجتماعی (social Media)مانند فیس بوک، توئیتر، یوتیوب و گوگل پلاس به حدی است که حتی رسانه های سنتی برای ادامه فعالیت خود از این شبکه ها برای ارایه محصولات خود به مخاطبان کمک می گیرند.

 

رسانه، شبکه های اجتماعی، فضای مجازی

تفاوت رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی

رسانه های اجتماعی امروزه به عنوان عامل تحولات و تغییرات در عصر حاضر محسوب می شوند؛ رسانه هایی که به نظر می رسد قرار است جا پای رسانه های جمعی قرار دهند؛ زیرا جنس مخاطب این رسانه ها مخاطب منفعل نیست، بلکه جنس آنها کاربران تولیدی محتوا است.

امروزه مخاطب در رسانه های اجتماعی حضور بیشتری و تعاملات سریع تری نسبت به رسانه های جمعی دارند. سرعت و شتاب اخبار امروز به نحوی گسترش یافته است که دیگر مخاطب، تحمل و صبر با تأخیر اخبار را ندارد و به دنبال اخبار لحظه ای و پوشش همه جانبه است. اینجاست که دیگر مخاطب تحمل ندارد و به سوی رسانه های اجتماعی می رود.

رسانه های اجتماعی به عنوان سرآمد وب به شمار می روند و توانسته اند بیشترین نفوذ را در بین کاربران اینترنت داشته باشند، رسانه های اجتماعی در مقایسه با رسانه های جمعی (مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات) که همچنان مخاطب زیادی دارند، از نظر جذب مخاطب رشد بیشتری دارند و روند رشد آنها کاملاً صعودی است، در حالی که این روند در رسانه های جمعی نزولی است و به مرور تأثیرگذاری رسانه های اجتماعی نسبت به رسانه های جمعی بیشتر می شود.

کاربران در رسانه های اجتماعی دروازه بان یا گزینشگر نیستند، بلکه آنها بازیکنانی فیکس در میدان مسابقه (رسانه های اجتماعی) به شمار می روند.

 

ویژگی های رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی برخلاف تصور که هیچ قاعده و اصولی ندارند، دارای ویژگی ها و ساختارهای حرفه ای هستند. ۱۴ ویژگی رسانه های اجتماعی شامل گفت و گوی دو طرفه، باز شدن دیالوگ ها به وسیله ی مخاطبان، ایجاد درگیری، تشویق به مشارکت، فعال کردن همکاری و برانگیختن شخصیت است.

همچنین گران نبودن، افزایش اعتبار،اعتدال و برابری، تولید محتوا توسط کاربر،حس مالکیت محتوا، افزایش صداقت و مکانی برای ارایه محتوای داغ از ویژگی های رسانه های اجتماعی است.

با این حال یک ویژگی مهم رسانه های اجتماعی تولید محتوا در قیاس با رسانه های جمعی، بسیار ارزان تمام می شود؛ به عبارت بهتر، تولید محتوا رایگان است و این عامل جذابیت این رسانه ها را بیشتر کرده است.

 

 

رسانه های جمعی

رسانه های جمعی، عبارت است از مجموعه ای از وسایل ارتباطی که عموماً با ارتباطی یکسویه به دنبال جمعی از مخاطبان هستند. رسانه های دیداری و شنیداری و چاپی مثل تلویزیون، رادیو و روزنامه، از جمله مهمترین رسانه های جمعی هستند. شاید ظهور صنعت چاپ، نقطه ی آغاز رسانه های جمعی در دنیا بود.

 

تفاوت بین رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی

رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی از نظر فعالیت با هم متفاوتند هرچند در نگاه نخست شاید این گونه متصور نشود. 

برخی از مشخصاتی که به توصیف تفاوت های رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی کمک می کنند از این قرارند: دامنه دسترسی، تکنولوژی رسانه های اجتماعی و رسانه های جمعی هر دو امکان گسترش دسترسی را فراهم می کنند و می توانند به مخاطبانی جهانی دست یابند. اما رسانه های جمعی به طور شاخص از یک شبکه سازمانی متمرکز برای سازماندهی، تولید و انتشار استفاده می کنند، در حالی که رسانه های اجتماعی ذاتاً تمرکززدایی شده تر و کمتر سلسله مراتبی هستند و یا نقاط متعدد تولید و مصرف مشخص می شوند.

 

قابلیت دسترسی: وسائل تولید برای رسانه های جمعی به طور معمول در اختیار دولت و/یا شرکت های خصوصی هستند؛ رسانه های اجتماعی به طور رایگان یا با هزینه ی ناچیز در دسترس عموم مردم هستند.

 

سهولت استفاده: تولید رسانه های جمعی به طور معمول نیاز به مهارت ها و آموزش اختصاص دارد. در مقابل، اغلب تولید رسانه های اجتماعی، به مهارت ها و آموزش اختصاصی نیاز ندارد یا تنها به تجدید برداشتی از مهارت های موجود نیاز دارند؛ از لحاظ نظری هر کسی با دسترسی به اینترنت می تواند وسائل تولید رسانه های اجتماعی را به کار بیاندازد.

 

ارتباط فوری : زمان تأخیری میان مواد ارتباطی تولیدشده در رسانه های جمعی ممکن است طولانی باشد در حالی که در رسانه های اجتماعی امکان پاسخ های تقریباً فوری وجود دارد؛ تنها مشارکت کنندگان تعیین کننده ی هر تأخیری در پاسخ هستند.

 

محدودیت : در تمام رسانه های جمعی مانند رادیو، تلویزیون و روزنامه، محدودیت تولید محتوا داریم، در حالی که در رسانه های اجتماعی محدودیتی برای تولید محتوا نیست؛ زیرا در آنجا بحث، دیده شدن محتواست.

 

اعتبار:فضای رسانه های جمعی کاملاً رسمی است و محتوا تا حدود زیادی معتبر است، اما فضای رسانه های اجتماعی غیررسمی و محتوا کمتر مورد اعتبار است؛ البته کاربران به راحتی می توانند محتوای مورد شایعه و غیرمعتمد را شناسایی و معرفی کنند.

 

چند رسانه ای: محتوا در رسانه های جمعی محدود به صدا، تصویر یا متن است؛ در حالیکه در رسانه های اجتماعی این محدودیت بسیار کمتر است و قابلیت ناوبری وجود دارد.

 

تحریریه: در همه رسانه های جمعی، تیم تحریریه وجود دارد که محتوا را تولید می کنند، اما در رسانه های اجتماعی تیم تحریریه ای برای تولید محتوا نیست، بلکه تیم مانیتورینگی برای رصد محتوا موجود است.

 

سانسور: سانسور محتوا در رسانه های جمعی بیداد می کند، محتوا از طرف سازمان های درونی و بیرونی، و تحریریه به اندازه ی کافی سانسور می شود، اما در رسانه های اجتماعی، سانسور به شدت کمتر است، مگر اینکه محتوا ضد ارزشی باشد که کاربران آن را گزارش کرده باشند؛ البته بدون سانسور هم نیست.

 

قیمت : تولید محتوا و دسترسی به محتوای رسانه ای جمعی در مقایسه با رسانه های اجتماعی گران است؛ زیرا در رسانه های اجتماعی با کمترین امکانات می توان بیشترین محتوا را تولید کرد.

 

تفاوت رسانه های اجتماعی و شبکه های اجتماعی

رسانه و شبکه های اجتماعی جزو محبوب ترین های امروز وب به شمار می روند؛ واژه هایی که در برخی موارد در مفاهیم و تعاریف همپوشانی دارند، اما تفاوت هایی نیز دارند که شناخت آن ها مسیر فعالیت در آن دو را روشن می کند.

این در حالی است که اکثر کارشناسان، کاربران و سازمان ها فکر می کنند که تعریف رسانه ای اجتماعی و شبکه اجتماعی یکی است و این کاملاً اشتباه است که درنهایت باعث سردرگمی عملی فعالیت ها می شود. اما امروز دیگر تقریباً همه کارشناسان بر این باورند که شبکه های اجتماعی مجازی، بخشی از رسانه های اجتماعی هستند.

به بیانی دیگر، رسانه های اجتماعی در واقع یک استراتژی برای دستیابی به گروه های خاصی از مردم است درحالی که شبکه های اجتماعی یک ابزار برای اتصال با مردم است.

به عنوان مثال LinkedIn یک شبکه اجتماعی محبوب است که مردم از آن، جهت تعامل حرفه ای برای کسب و کار استفاده می کنند. اما یوتیوب محبوب ترین سایت بارگذاری و اشتراک ویدیو برای تمام جهان است. این مثال ساده و کامل از تفاوت بین توده و مردم در تعاریف رسانه و شبکه وجود دارد.

با این حال امروز فیس بوک، توییتر و گوگل پلاس، قابلیت ها و ویژگی های شبکه ها و رسانه های اجتماعی را با هم دارند و درواقع این دلیل سردرگمی بین این دو است. به عنوان مثال توییتر یک شبکه اجتماعی است، اما شبکه های اجتماعی توییتر نیستند؛ زیرا توییتر تمام قابلیت های شبکه های اجتماعی را ارائه نمی دهد اما ساختار آن منطبق بر استراتژی شبکه های اجتماعی است. در عین حال می توان آن را شبکه ی اجتماعی نامتقارن نیز نامید.

بنابراین رسانه های اجتماعی راهی برای انتقال و یا اشتراک گذاری اطلاعات با مخاطبان گسترده ای است. هر کسی فرصت برای ایجاد و توزیع اطلاعات دارد، لذا همه نیاز به اتصال به اینترنت دارند و این امر قابلیت رقابت را ایجاد می کند. در حالی که شبکه های اجتماعی عامل تعامل است، گروه هایی از مردم با منافع مشترک، یا ذهن مشابه، وابسته به یکدیگر که در سایت های اجتماعی رابطه ایجاد می کنند.

رسانه های اجتماعی و شبکه های اجتماعی با اینکه از یکدیگر متمایز هستند، به یکدیگر متصل هستند و به نظر می رسد که این دو مجبورند در برخی موارد همپوشانی داشته باشند؛ اما این مخاطب است که لایه های اهداف خود را در آن ها بسط می دهد و به فکر توسعه ی فعالیت شخصی و سازمانی است؛ لذا تبادل اطلاعات در آن ها، منطبق بر اهداف مخاطب جاری می شود.

آنچه مسلم است، رسانه های اجتماعی در حال جوش و خروش از طریق محتوا هستند. پویایی ای که کاربران آن ها را خلق و به اشتراک می گذارند. بنابراین سرمایه ی اجتماعی در رسانه های اجتماعی وجود دارد که هر رسانه، سازمان یا دولتی به دنبال استفاده از این سرمایه ی اجتماعی است، اما در این بین، اخلاق رسانه ای مطرح می شود.

رسانه های اجتماعی در حال جایگزین شدن رسانه های جمعی هستند. اگر سازمان های خبری این واقعیت را درک نکنند، مطمئناً زودتر حذف می شوند؛ زیرا باید هرچه سریع تر با این رسانه ها همگام شوند و آن ها را به خدمت بگیرند وگرنه رسانه های اجتماعی به راحتی آن ها را دور می زنند و خود را جایگزین می کنند.

باید واقعیت مخاطب محوری رسانه های اجتماعی را درک کنیم و آن ها را به رسمیت بشناسیم، نباید چشممان خود را به روی محتوای تولیدی این رسانه ها که افکار عمومی واقعی مردم هستند ببندیم، بلکه می توان با استراتژی مناسب از این محتوا بهره مندی لازم و با رعایت اصول اخلاقی انجام داد. تا همه در این معادل امروز جهان رسانه ای برنده باشند.